.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
" اگر رهبری نبود دولت در مقابل آمریکا واداده بود"

صادق خرازی دیپلمات سابق کشورمان و تحلیلگر سیاست خارجی در گفت و گویی مفصل با سایت "دیپلماسی ایرانی" به بررسی روابط ایران و آمریکا، وضعیت پرونده هسته‌ای و سیاست خارجی کشورمان پرداخته است. که گزارشی از این گفت و گو را در زیر می‌خوانید.

اوباما و شعار تغییر
صادق خرازی درباره شعار تغییر اوباما و رفتار آمریکا در قبال ایران معتقد است: «پاسخ دیپلماتیک من این است که در رفتار آمریکایی ها تغییری دیده نمی شود. هر چند در گفتار آن‌ ها، آنهم در آغاز کار پرزیدنت اوباما، تغییراتی مشاهده شد. یعنی همان روال گذشته حاکم است. اما این که شعار تغییر اوباما یک شعار واقعی بود یا خیر، . برداشتِ من این است که اوباما به عنوان شخص و نه سیستم سیاسی امریکا به صورت همه جانبه، شخصاً علاقمند بود و هنوز هم تمایل به تغییر مناسبات در مورد ایران دارد.»

وی ادامه داد: «بالاخره اگر قرار باشد مذاکره ای انجام شود طرفین بایست ادبیات گفتاری خود را اصلاح کنند تا بتوانند به درک مشترکی برای انجام گفت و گو برسند و بهم نزدیک شوند. البته عناصر و عواملی در دو طرف وجود دارد که کارشکنی می کنند و خیلی مایل نیستند که مسائل دو کشور به صورت عادلانه و منطقی حل و فصل شود.»

این دیپلمات سابق با اشاره به مخاطب قرار دادن مردم ایران از سوی اوباما آن را به عنوان یک اشتباه تفسیر کرد و اظهار داشت: «اوباما رئیس یک دولت است و طرف آن مردم ایران نیستند بلکه حاکمیت دولت ایران است و اینکه می خواهد از ابزار گفت و گو با مردم ایران استفاده کند، در ایران به این روش خوشامد نمی گویند. آقای اوباما رئیس یک دولت است و رسالت جهانی که ندارد. ما نتیجه اینگونه گفت وگو ها را دیده ایم که چندان ثمر بخش نبوده است، الان گرفتار این شده ایم که آقای احمدی نژاد برای ملت ها پیام می فرستد و آقای اوباما هم همین طور و کار دولت ها هم همین طور وسط زمین و آسمان مانده است.»

خرازی افزود: دولت ها مسئول اداره و بهبود اوضاع کشورشان هستند. مسئول رفع تشنج ها هستند مساله دولت ها به وجود آوردن فرصت ها و بهره گیری از فرصت هاست.ما رسالت صرف مردمی داریم. آگاهی دادن به مردم خوب است ولی کار حرفه ای دولتمرد نیست.این نوع روش بیشتر مسئله ای انتزاعی است. این ها وظیفه رهبران ارشادی و معنوی جوامع مختلف است که هشدارهای لازم را به همدیگر و ملت ها درباره زندگی معنوی و ارزش های انسانی، خداپرستی و دین داری بدهند. وظیفه دولت ها این است که به صورت پراگماتیستی و واقع بینانه بنشینند و مسائل و مشکلات دو طرف را بگذارند روی میز و حل کنند.»

اوباما و پرونده هسته‌ای ایران
این تحلیل‌گر سیاست خارجی درباره رویکرد اوباما درباره پرونده هسته‌ای ایران گفت: «پرونده ایران در زمینه هسته‌ای از زمان روی کار آمدن اوباما بین المللی‌تر
پرونده ایران در زمینه هسته‌ای از زمان روی کار آمدن اوباما بین المللی‌تر شده است. اوباما به دنبال اصلاح چهره آمریکا در جهان است. چهره آمریکا در اذهان و افکار عمومی جهان مخدوش بوده است.
شده است. اوباما به دنبال اصلاح چهره آمریکا در جهان است. چهره آمریکا در اذهان و افکار عمومی جهان مخدوش بوده است. امروز اوباما در واقع سیاست هایی را که هشت سال دولت بوش و نئوکان ها دنبال آن بودند، باید تغییر بدهد. »

وی افزود: «سیاست هایی که سمت و سوی یک جانبه گرایی داشت و اوباما امروز چاره ای ندارد جز اینکه به سمت چند جانبه گرایی حرکت کند. لذا سعی می کند قواعد بازی بین المللی را رعایت کنند. حرمت و احترام نهادهای بین المللی را حفظ کنند. یکی از مهم ترین مشکلات ما این است که ما در واقع نتوانستیم از بین المللی شدن مسئله هسته ای جلوگیری کنیم.»

خرازی در ادامه اظهار کرد: «اجازه دادیم پرونده‌مان از آژانس به شورای امنیت منتقل شود. وقتی هم که به شورای امنیت رفت یک روزی پرونده «اروپایی- شورای امنیت» بود امروز «اروپایی-آمریکایی- شورای امنیت» است و عملکرد ما باعث شد که آمریکایی ها موقعیتی به دست آوردند که معرکه گردان پرونده هسته ای ایران شوند. پاسخ قسمتی از این سوال شما نقد به عملکرد خودمان است.»

دیپلمات سابق کشورمان تصریح کرد: « در مورد عملکرد آمریکایی ها نیز من برداشتم این است که دولت اوباما در مقایسه با دولت بوش گوش شنواتری نسبت به واقعیت های هسته ای ایران دارد و آمریکایی ها اگر تضمین بدهند و کمک کنند می توانند پرونده هسته ای ایران را حل کنند. پرونده هسته ای ایران، پرونده هسته ای صرفاً یک کشور عضو NPTو آژانس نیست. پرونده هسته ای ایران استقرار یک نظم اساسی در آژانس و دوران بعد از جنگ سرد است.»

وی افزود: «چند پرونده ای که در شورای حکام بوده و به شورای امنیت رسیده چه سرانجامی داشته است. یکی پرونده کره شمالی بوده که از دست نهادهای بین المللی خارج شده و آمریکا آن را دو جانبه پیگیری می کند. یکی پرونده لیبی بود که باز هم براساس مناسبات آمریکا و لیبی حل شد و یکی هم پرونده عراق بود که متاسفانه به گونه دیگری رقم خورد و یک پرونده هم پرونده ایران است و بالاخره پرونده دیگر هم پرونده باز اسرائیل در موضوع هسته ای است که ظاهراً کسی قصد یا جرات رسیدگی به آن راندارد.»

این تحلیلگر سیاسی با بیان این که آن هایی که مدعی استقرار قوانین و قواعد بین المللی هستند با کمک کردن به حقوق ملت ایران می توانند اگر نخواهند لجبازی سیاسی بکنند این مسئله را به سرانجام خوبی برسانند، گفت: « البته تصورم این است که اگر با آمریکایی ها وارد مذاکره شویم، در موضوعات مختلف از جمله موضوع هسته ای با آن ها می توان به توافقی برسیم که با برخی از کشورهای اروپایی نمی توانیم به آن دست یابیم.»

گفت و گو ایران و آمریکا
صادق خرازی در پاسخ به این پرسش که برخی‌ها تصور می‌کنند که گفت و گو با امریکا نتیجه نمی‌دهد اظهار کرد: «من این طور فکر نمی کنم. حتما مذاکره و گفت و گو اگر بر بنای انصاف و عدالت باشد نتیجه می دهد. چرا نباید به نتیجه برسیم؟ کشورهای ایدئولوژیک در دنیا چند تا هستند. ایران ، آمریکا ، اسرائیل، روسیه و... هستند. سیاست خارجی که نمی تواند ایدئولوژیک نباشد کسی که بگوید سیاست خارجی ایدئولوژیک نیست اصلا قلمرو و جغرافیای سیاست خارجی را نمی شناسد.»

معاون سابق وزارت امور خارجه افزود: «من به وجود ایدئولوژی در سیاست خارجی
اجازه دادیم پرونده‌مان از آژانس به شورای امنیت منتقل شود. وقتی هم که به شورای امنیت رفت یک روزی پرونده «اروپایی- شورای امنیت» بود امروز «اروپایی-آمریکایی- شورای امنیت» است و عملکرد ما باعث شد که آمریکایی ها موقعیتی به دست آوردند که معرکه گردان پرونده هسته ای ایران شوند.
ایران معتقدم و فکر می کنم که سیاست خارجی ما باید به فراتر از مرزهای جغرافیایی خودش بیندیشد. باید قلمروهای ایدئولوژیک را خوب شناخت و عرضه کرد اما آنچه مهم است بازیگران صحنه سیاست خارجی جمهوری اسلامی هستند. آمریکا منافع خودش را دارد و ایران هم منافع خود را دارد. اگر اعتماد به نفس کافی داشته باشند و با روحیات انقلابی پای میز مذاکره، آنهم با اصول و ارزش هایی که رهبری تبیین کرده اند بنشینند، می توانند گام های موثری بردارند.»

وی در پاسخ به این پرسش که جهت گیری و استراتژی سیاست خارجی آمریکا در جهت نفی هویت ایران است پس چگونه می توان به مذاکره خوش بین بود؟ تصریح کرد: «از این مسئله گذشته است که بگوییم آمریکا ما را می پذیرد یا نمی پذیرد. ما یک واقعیت مهم در منطقه هستیم . در محاسبات داخلی سیاسی، آمریکایی ها گرفتار ملاحظات حزبی هستند.استراتژیست های امریکایی می دانند ایران یک واقعیت است. مجموعه ای است که می توان گفت در آن موقعیت ژئواستراتژیک، ژئواکولومیک و ژئوپلتیک است.»

خرازی ادامه داد: «بدون ایران مسائل خاورمیانه قابل حل نیست و آمریکایی ها این نکته را خوب می دانند و هزینه و فایده آن را ارزیابی می‌کنند و می‌دانند که بایست با ایران در عراق و افغانستان به نتیجه برسند. ایران اگر دستش را از روی عراق بردارد آمریکایی ها یک روز نمی توانند در عراق زندگی کنند و آمریکایی‌ها این را هم خوب می دانند. اصلا ما بحران موجودیت و مشروعیت در سیستم سیاسی آمریکایی ها نداریم و درست نیست اینگونه القاء شود و یا آنکه فاقد اعتماد به نفس باشیم و بگوییم آیا ما دارای این موقعیتهای ویژه هستیم یا نیستیم.»

وی با اشاره به منافع مشترک ایران و آمریکا در منطقه تصریح کرد: «آمریکا و ایران منافع مشترکی در خاورمیانه دارند. هیچ قدرتی در خاورمیانه به اندازه ایران و آمریکا در منافع مشترکشان به همدیگر نزدیک نیستند. منتهی در نقد کردن این منافع مشترک متاسفانه دچار یک misperception یا درک و فهم و غلط و ناآگاهی هستند.»

ایران، آمریکا و مسئله فلسطین
این تحلیلگر سیاسی در ادامه گفت و گوی خود به مناسبات دیگر ایران و آمریکا و مخصوصا مسئله فلسطین اشاره کرد و تاکید نمورد: «من متوجه می شوم بعضی از عناصر خیلی می توانند نقش داشته باشند، ایران در بعضی از مسائل جهانی با آمریکایی ها به نتیجه نمی رسد ولی این دلیل نمی شود که مسائل دیگرش را با آمریکایی ها حل و فصل نکند. مگر ایران سر همه مسائل با اروپایی ها به نتیجه رسیده است؟ با سازمان ملل هم در خیلی از مسائل به نتیجه نرسیده است ایران نباید وجود یک رابطه منطقه ای و وجود سیاست و استراتژی تنش زدایی را و وجود یک رابطه منطقی که بتواند منافع ملیش را تامین کند منوط به یک جریان کند.»

وی افزود: «ما باید به عنوان دیپلمات به دنبال ایجاد ادبیات مشترک باشیم. با ادبیات مشترک قدرت تاثیر گذاری بر دیدگاهها و رویکردهای افتراق آمیز را میتوان به دست آورد.آیا مگر همه مسائل اروپا و آمریکا حل شده است و همه مسائل اروپا و روسیه و یا آمریکا و روسیه حل شده است؟ ما یک موجودیتی را به رسمیت نمی شناسیم و دیدگاه خودمان را به مسئله فلسطین داریم و مگر نگاه ایران به مسئله فلسطین، تنها مشکل فلسطین و اسرائیل است؟»

این دیپلمات ارشد در پاسخ به این مسئله که موضوع اسرائیل و فلسطین و صلح خاورمیانه شاخص تاثیرگذاری است، گفت: «درست است ولی به نظر من این‌ها فضاسازی و فرافکنی های اسرائیلی است که رابطه
حتما مذاکره و گفت و گو اگر بر بنای انصاف و عدالت باشد نتیجه می دهد. چرا نباید به نتیجه برسیم؟ کشورهای ایدئولوژیک در دنیا چند تا هستند. ایران ، آمریکا ، اسرائیل، روسیه و... هستند.
ایران و آمریکا را منوط می کنند به این که مسائل تل آویو حل شود. لابی اسرائیل دنبال این است که حل روابط ایران و آمریکا منوط به حل مساله تل آویو باشد و متاسفانه عرب ها هم امروز همین گام را برمی دارند یعنی طوری عمل می کنند که با آمریکا لابی می کنند که اگر قرار است مسائل ایران و آمریکا حل شود مسائل ایران و اعراب هم باید به یک نقطه ای برسد و این تئوری بسیار خطرناک است.

خرازی ادامه داد: «میدان همکاری ایران و آمریکا دنیای وسیعی از همکاری هاست در همین مسئله فلسطین ما می توانیم با آمریکایی ها گفت و گو کنیم. طرح رفراندوم که برای حل و برون رفت از بحران داریم، طرح مترقی ای است. همان طرحی که رهبری اعلام کردند ذات این طرح مترقی است و می شود راجع به ابعاد و شیوه های اجرای آن مذاکره و صحبت کرد.من فکر می کنم می توانیم به صورت اساسی با آمریکایی ها در ماجرای فلسطین سر میز مذاکره بنشینیم.»

وی در پاسخ به این پرسش که آیا آمریکا می‌تواند خارج از نفوذ اسرائیل به مسئله فلسطین بپردازد گفت: «من برداشتم این است روزهایی که اوباما دارای قدرت بود و هنوز هم هست این توانایی در دولت آمریکا بود که تصمیمی بگیرد که برخلاف خواست و منافع اسرائیل باشد و این پتانسیل وجود داشت اما این پتانسیل در حال کمتر شدن و لابی اسرائیل قدرتمندتر می شود و لابی اسرائیل در حال بازگشت به حیات فعال خودش در دوره نئوکان هاست.»

مطالبات ایران از آمریکا
این دیپلمات اصلاح‌طلب با اشاره به مطالبات ایران از آمریکا گفت: «ایران یک پرونده فعالی دارد با آمریکایی ها، آن ها روی مسئله اشاعه هسته ای ، حقوق بشر، موضوع فلسطین با ما مشکل دارند در حالی که به نظر من همه این ها بهانه است.»

وی افزود: «ایران هم با آمریکایی ها مطالبات خاص خودش را دارند. یک پرونده فعالی دارند که قسمتی از آن تاریخی است و قسمتی نیز مربوط به امروز و عینی است. قسمت تاریخی آن به کودتای آمریکا علیه دولت دکتر مصدق ، کمک های تسلیحاتی به عراق در جنگ علیه ایران برمی گردد و هم چنین تحریم های یک جانبه و بلوکه کردن دارایی های ایران در آمریکا که باید این دارایی ها با سود آن محاسبه شود و تحریم ها برداشته شود. به نظرم موضوعاتی که می توانیم با آمریکایی ها روی میز بگذاریم و صحبت کنیم بحث هسته ای، بحث تروریسم و مبارزه با مواد مخدر ، خاورمیانه عاری از سلاح های هسته ای و دموکراسی در جهان سوم و خاورمیانه است. خصوصا اینکه ایران با آمریکایی ها در عراق و افغانستان دارای منافع و تهدیدات و دشمن مشترک است. در قضیه تروریسم، آمریکایی ها با ایران برخوردار از منافع و تهدید مشترک هستند همین طور در مورد مواد مخدر.»

نظر رهبری درباره مذاکره
خرازی در پاسخ به این سوال که آیا فکر می کنید این موارد و مواردی که قبلا فرمودید به یک مذاکره برای حل مسائل مقطعی منجر شود یا به یک مذاکره ای که به یک رابطه منتهی شود، اظهار کرد: « من در نظرات رهبری نکاتی را می بینم که برداشت خودم را از سخنان ایشان عرض می کنم. رهبری دیدگاه های استراتژیکی دارند. ایشان دنبال این نیست که ایران یک قدم بردارد و آمریکایی ها دو قدم عقب تر بروند.»

وی افزود: «دنبال این نیستند که نسبت رابطه ایران و آمریکا مثل نسبت قبل باشد. اگر آمریکایی ها
من در نظرات رهبری نکاتی را می بینم که برداشت خودم را از سخنان ایشان عرض می کنم. رهبری دیدگاه های استراتژیکی دارند. ایشان دنبال این نیست که ایران یک قدم بردارد و آمریکایی ها دو قدم عقب تر بروند.
در رفتار خودشان تجدیدنظر کنند و مبانی حقوقی و قانونی یک رفتار دیپلماتیک و مبتنی بر احترام را رعایت کنند خیلی از مسائل قابل حل است اگر از من سوال شود آیا در نهایت با آمریکایی ها می توانیم به توافق برسیم، می گویم در عالم سیاست همه چیز ممکن است و هیچ چیزی غیرممکن نیست. منتهی نحوه عرضه و روش و شیوه کار مهم است.»

این تحلیلگر سیاسی با اشاره به عملکرد دولت فعلی تصریح کرد: «ما اختلافات استراتژیک با این دولت در ترمینولوژی و متدولوژی داریم و معتقدیم در این زمینه گرفتار مشکلات جدی و عدیده ای هستند سیاست تهاجمی جواب نداد در حالی که منافع ایران در سیاست اعتمادسازی خیلی بیشتر حفظ و تامین شد. همین افغانستان! ما یک روزی در کنفرانس بُن جزو معرکه گردان های این نشست بین المللی بودیم و بدون ایران مسائل افغانستان حل نمی شد اما در کنفرانس لندن ایران غایب بود این تفاوت از کجا تا به کجا است.»

این دیپلمات اصلاح‌طلب درباره رویکرد دولت احمدی نژاد دربرابر آمریکا گفت: «من معتقدم اگر رهبری نبود دولت در مقابل آمریکا واداده بود. اگر تیزبینی و هوشمندی رهبری نبود مشخص نبود ایران الان کجا قرار گرفته بود. ما معتقد به وادادگی نیستیم، معتقدیم باید در صحنه سیاست خارجی فعال حضور داشت و حقوق ملت ایران را گرفت. اگر تصور کنید که بنشینید یک جا و حقوق تان را آمریکا در سینی نقره ای به شما تقدیم می کند اشتباه است، حق گرفتنی است.»

وی در پاسخ به این مسئله که طرف مقابل هم همین انگ را به اصلاح طلبان می زنند اظهار کرد: « هنر رهبری در این است که هر کس وادادگی انجام دهد جلویش بایستد. میزان سنجش موفقیت در سیاست خارجی هم همین مسائلی است که عرض کردم. شما ببینید، ایران در منطقه، افغانستان و سایر مناسبات بین المللی کجا بود و الان کجاست. سیاست خارجی جزوی از مدیریت رهبری نیست بلکه جزوی از قلمرو رهبری است. منتهی ما در شیوه ها و روش ها و نحوه کلام و بیان حرف داریم. اگر کسی هم از اصلاح طلبان رفته واداد گی انجام داده است ما تایید نمی کنیم. قرار نیست ما در قالب یک بسته هر چیزی که برای آن دوره گفتند (اصلاحات) قبول کنیم و هر چیزی که این دوره بوده را رد کنیم. اگر دولت احمدی نژاد به صورت منطقی وارد گفت وگو با آمریکا بشود و بتواند حق مردم ایران را بگیرد، نه تنها ما انتقاد نمی کنیم بلکه از او حمایت هم می کنیم.»

خرازی با بیان این که اگر می خواهند وارد مذاکره شوند چرا شفاف عمل نمی کنند و دنبال کار پنهانی هستند؛ گفت: «اطلاع رسانی به مردم با رسانه ای کردن و مخاطب قرار دادن طرف مذاکره متفاوت است. آن جایی که ایران به اوباما اعتراض دارد، معتقدیم که طرف مذاکره اش را مردم ایران می داند در حالی که ایران دولت مشروع و مستقر دارد اگر می خواهند حرفی بزند باید با دولت حرف بزند. دلیلی ندارد که بیاید مردم را تحریک کند. بله معتقدم این حق مردم ایران است که بدانند دولت چه کار می کند الان ما اطلاع نداریم در زمینه هسته ای چه اتفاقی دارد می افتد.»

وی در پاسخ به این مسئله در مذاکرات ایران و آمریکا درباره افغانستان هم دولت خاتمی اطلاع رسانی نکرد. اظهار کرد: « ببینید یکسری مطالب و مسائل، مسئله امنیت ملی است و معتقدم که باید ملاحظات امنیت ملی را در مسائل سیاست خارجی رعایت کرد و نباید هر چیزی را آشکار
من معتقدم اگر رهبری نبود دولت در مقابل آمریکا واداده بود. اگر تیزبینی و هوشمندی رهبری نبود مشخص نبود ایران الان کجا قرار گرفته بود. ما معتقد به وادادگی نیستیم، معتقدیم باید در صحنه سیاست خارجی فعال حضور داشت و حقوق ملت ایران را گرفت. ا
کرد. اما این که طرف خارجی امین باشد و مردم ایران امین نباشند این پذیرفته نیست. با انگلیسی ها هم مذاکرات پنهانی می کنند و مردم ایران غایب هستند. چرا رفتند توافق مطالعات ادعایی، مدالیته را پذیرفتند در حالی که مدالیته بسیار بدتر از چیزهای دیگر بود. مدالیته مشروعیت دادن به حضور همیشگی غرب در پرونده هسته ای ایران بود چرا با حقوقدانان مشورت نکردند. بار حقوقی مدالیته از بار سیاسی آن وحشتناک تر بود.»

دیپلمات سایق کشورمان در توضیح مسئله "مدالیته" تصریح کرد: «مدالیته می گوید هر موقع ما (غرب) به ذهنمان رسید که این جا مشکوک است ما می توانیم وارد پرونده شویم در حالی که قرار بود پرونده بسته شود، یا همین مذاکرات ژنو که برای مبادله سوخت هسته ای انجام شد واقعا باید دست مریزاد گفت به رهبری که جلوی این توافق را گرفتند.»

این تحلیلگر سیاسی ادامه داد: «با این همه هزینه سیاسی، اقتصادی و تحریم ایران توانسته ایم ۱2۰۰ کیلو اورانیوم غنی شده فراهم کند. دولت آمده این را با چیزی که مورد نیاز تپوپ های هسته ای امیرآباد است تبادل کند بعد هم این توافق را اعلام کردند با چه کسی. با کسانی که هرگز حاضر نبودند به تعهد خودشان عمل کنند. من نمی خواهم بگویم این واداده گی بوده از آقای جلیلی و دوستانمان در شورای عالی امنیت ملی حمایت می کنم و معتقدم خالی کردن پشت مذاکره کننده همان طور که در زمان آقای روحانی از سوی برخی انجام می شد کاری غیراخلاقی است و نباید پشت سرباز را خالی کرد. ولی نسبت به روش کار انتقاد داریم چه دوره آقای جلیلی و حتی دوره آقای لاریجانی و حتی به دوره آقای روحانی هم انتقاداتی وارد است.»

خرازی با اشاره به مواضع رهبری در پرونده هسته‌ای گفت: «یک روزی رهبری گفتند ما آن راه را باید می رفتیم [تعلیق غنی سازی] چون اگر یک روزی در یک مسیر دیگری به یک جمع بندی می رسیدیم خودمان را سرزنش نمی کردیم که ما آن راه را نرفتیم. ما آن راه را رفتیم و در آن شرایط یکبار اجازه ندادیم پرونده مان به شورای امنیت برود الان پرونده به شورای امنیت رفته است و چهار قطعنامه صادر شده است و یک کمیته بدتر از آن هم تشکیل شده که صبح تا شب اعمال تحریم ها علیه ایران را مانیتور می کنند.»

وی افزود: «یک موقعی استراتژی رهبری این بود که وقتی آمریکایی ها وارد عراق شده اند ما نباید به شورای امنیت برویم من خیلی چیزها را نمی توانم بگویم. استراتژی نظام این بود و استراتژی به حق و درستی هم بود. پرونده هسته ای، پرونده ملی و هویتی ملی ایران است و واقعا خیانت ملی است که هر کسی در هر لباس و موقعیتی بخواهد این پرونده را سیاسی و حزبی کند و وصلش کند که به این که یک دولت را تحت فشار بگذارد. معتقدم رهبری با تمام وجود در پرونده هسته ای با دقت در حال نظارت هستند. ما می توانیم حقوق ملت ایران را با کمترین هزینه ای تامین کنیم. آقایان باید روش هایشان را عوض کنند، از نیروهای زبده و کارشناس استفاده کنند و در چارچوبی که رهبری مشخص کرده اند حرکت کنند. این ها ادعاهای ماست. در رابطه با آمریکا موضوع با هسته ای متفاوت است و ایران و امریکا منافع مشترک زیادی با هم دارند و می توانیم کار کنند.»

خرازی در پایان تاکید کرد: «عقلای سیاسی که در راس آن رهبری هستند مخالف مذاکره نیستند اما مذاکره ای که مشخص باشد که برای چیست و دستور کار آن چیست و روی میز چه چیزی قرار می گیرد و آیا از مذاکره می توانیم موفق بیاییم بیرون یا خیر.»


استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.114 seconds.